به گزارش قدس آنلاین، انبوه سازان و سازندگان همواره طرحهای مختلفی برای بهبود وضعیت بازار و به تعادل رساندن عرضه و تقاضا مطرح می کنند که یکی از آنها ایده ساخت خانههای مینیاتوری، نانو آپارتمان ها، خانههای تابوتی، قوطی کبریتی، بند انگشتی و استودیو آپارتمان هاست که بین ۲۵ تا ۴۵ مترمربع مساحت دارند. ایده ای که تجربههای جهانی دارد، اما هنوز بر سر اجرای آن میان موافقان و مخالفان اختلاف نظر جدی به چشم میخورد.
برای بررسی مزایا و معایب این طرح نظرات محمد ابراهیم احمدی کارشناس حوزه مسکن و سید محمد منان رئیسی کارشناس حوزه شهرسازی و معماری در ادامه می خوانید. احمدی درباره شروع جنجال ساخت خانه های کوچک توضیح می دهد: چندی پیش مدیر عامل اتحادیه تعاونی های عمرانی شهر تهران اعلام کرد که 2.5 سال است روی ساخت میکروآپارتمان های 25 تا 35 متری متمرکز است.
آن طور که احمدی می گوید به طور متوسط قیمت هر متر مربع آپارتمان در تهران، در دی ماه 1401 حدود 41 و نیم میلیون تومان بوده که با توجه به تورمی که دراین مدت اتفاق افتاده به بالای 60 میلیون تومان رسیده است. البته در منطقه یاد شده برای ساخت آپارتمان های کوچک متراژ این نرخ پایین تر است.به گفته وی، برآورد پیشنهاد دهندگان این واحدها آن بوده که بتوانند با این متراژ، ساخت منازلی با قیمت حدود یک میلیارد تومان را به پایان رسانده و حتی تجهیز کنند.
احمدی با اشاره به اینکه پیشینه ساخت واحدهای مسکونی کوچک متراژ در کشورهای اروپایی و شرق آسیا به ویژه ژاپن بر می گردد می گوید: منتقدین از همین ابتدا ایراداتی به این مساله وارد می دانند از جمله اینکه در شرق آسیا مخصوصا ژاپن، به دلیل کمبود زمین، ساخت میکروآپارتمان ها توجیه پذیر است. با این حال ما به بررسی این موضوع از مناظر اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و فنی می پردازیم تا بتوانیم ارزیابی دقیق تری نسبت به این موضوع داشته باشیم.
تناسب قدرت خرید خانوارها با واحدهای کوچک متراژ
وی توضیح می دهد: منظر اول، بررسی این موضوع از جنبه اقتصادی است. از نظر اقتصادی در حال حاضر از یکسو شاهد فراگیر شدن رکود تورمی در حوزه های مختلف هستیم و از سوی دیگر می دانیم که قدرت خرید خانوارها به شدت کاهش پیدا کرده به طوری که در عرصه مسکن بسیاری از افراد متقاضی دیگر به سراغ اخذ وام خرید نمی روند بلکه به دنبال دریافت وام ودیعه مسکن هستند. همچنین رکورد تورمی و ضعف قدرت خریداران منجر به بیکاری بسیاری از صاحبان مشاغل مرتبط با صنعت ساختمان و نیز عدم گردش مالی در این حوزه شده است.
این کارشناس ادامه می دهد: با این توصیف، خانوارهای فاقد مسکن به تدریج به دنبال سکونت در حاشیه شهرها یا شهرک های اقماری می روند. همچنین مهاجرت اقشار متوسط از مناطق بالای شهرها به سمت مناطق پایین نیز به شکل کاملا محسوس قابل مشاهده است. طبیعی است که وقتی شرایط، بدین شکل پیش می رود و ایشان هر سال با افزایش معنادار نرخ اجاره و ودیعه مسکن مواجه هستند؛ راضی می شوند تا در فضاهای کوچک تری زندگی کنند به امید رسیدن روزی که بتوانند شرایط زندگی خود را ارتقا دهند. پس، از بعد اقتصادی این طرح هم برای سازندگان (که از رکود حاصل از تورم شدید مسکن رهایی پیدا کنند) و هم برای خریداران (که دچار مضیقه اقتصادی هستند) دارای توجیه است.
جامعه هدف میکرواپارتمانها مجردها و زوجهای جوان
وی می گوید: در بعد اجتماعی جامعه هدف اول اقشار ضعیف جامعه هستند، دوم زوج های جوان و سوم مجردها. اقشار ضعیف به دلیل آنکه عایله ی زیادی دارند؛ در میکروآپارتمان ها با مشکلات زیادی روبرو می شوند ولی برای افراد مجرد و زوج های جوان این منازل می تواند قابل تحمل باشد و در نگاه هر سه گروه از اجاره نشینی بهتر است.
محمدابراهیم احمدی تصریح می کند: این موضوع با سیاست های کلی نظام که بر افزایش جمعیت تاکید دارد مغایرست و در خانه ای که به یک اتاق خواب و پذیرایی بسیار کوچک و سرویس بهداشتی تودرتو و اشپزخانه نقلی محدود می شود، شرایط مناسبی برای زندگی خانواده های دارای فرزند وجود نخواهد داشت ولی می تواند نیاز افراد مجرد و خانوارهای دو نفره را تامین کند و از این جهت نمره قبولی را می گیرد چرا که این نیاز هر سه گروه را مرتفع خواهد ساخت.
از بعد فرهنگی میکروآپارتمان به مثابه خوابگاه
این مدرس دانشگاه با اشاره به اینکه در بعد فرهنگی ما مخالفت های زیادی با ساخت این نوع از واحدهای مسکونی داریم می گوید: در فرهنگ ایرانی اساسا این طور منازل محبوبیتی ندارند و به نوعی می شود گفت ساخت میکروآپارتمان به مثابه ساخت خوابگاه است و نمی توان زندگی با کیفیتی از آن انتظار داشت.
وی با بیان اینکه در جامعه ما ساخت خانه های بزرگ و حیاط دار همچنان مقبول است می گوید: این واحدهای کوچک با مساحت 25 و 35 متری از این بابت نمره خوبی می گیرند و مطلوبیتی ندارند.
فضای لازم در یک واحد مسکونی برای هر نفر 17.5 متر
این عضو ارشد سازمان نظام مهندسی می گوید: اگر از بعد فنی این آپارتمان ها را بررسی کنیم، می بنیم که متراژ پیش بینی شده برای هر نفر به طور متوسط 17 و نیم متر مربع در یک فضای مسکونی می باشد. به این ترتیب به عنوان مثال برای خانواده های دو نفره حداقل 35 متر مربع فضا لازم داریم که با اظهارات مدیر عامل محترم اتحادیه تعاونی های عمرانی شهر تهران همخوانی دارد. ولی بر اساس گفته های سخنگوی شهرداری منطقه 19 تهران اولا تا کنون اقدامی جهت اخذ مجوز احداث میکروآپارتمانها صورت نگرفته و ثانیا رویکرد شهرداری تهران و همینطور وزارت مسکن و شهرسازی ، ساخت منازل کوچک نمی باشد مگر در شرایط خاص و نیز در مناطقی که دارای بافت فرسوده هستند و نیاز به نوسازی دارند ولی رویکرد کلی حمایت از ساخت آپارتمان های بالای 80 متر مربع است.
مجوزساخت 35 متری فقط در شرایط خاص
احمدی با بیان اینکه سازندگان میکروآپارتمان ها در صورت تامین پارکینگ، سالن اجتماعات مناسب، فضای ورزش، مدرسه و مسجد و یک سری نکات دیگر درباره فضای سبز و تراکم مناسب، می توانند شرایط بهتری را برای ساکنین فراهم کنند می افزاید: به نظر من ساخت این واحدها در بعد اقتصادی قابل توجیه هست. در بعد اجتماعی هم با توجه به جامعه هدف و تامین خواست مجردها و زوج های جوان می تواند نمره قبولی بگیرد. در بعد مقررات ساختمانی و شهرسازی نیز می تواند با اعمال و رعایت یک سری نکات شهرسازی نمره ی قبولی را بگیرد اما در بعد فرهنگی مناسب جامعه نیست و نمره منفی می گیرد.
تنوع در سبد انتخاب برخی از متقاضیان مسکن
احمدی با اشاره به اینکه این واحدها با لحاظ نمودن دو نکته می تواند اجرا شده و نتایج خوبی به همراه داشته باشد می افزاید: اول اینکه ساخت این واحدها در گام نخست به شکل ازمایشی خواهد بود تا مقبولیت و محبوبیت این مجموعه ها سنجیده شود و ثانیا اجرای این طرح می تواند نیاز بخشی از جامعه متقاضیان مسکن را پاسخگو باشد. به هر حال به عنوان یک واقعیت، باید پذیرفت که شرایط اقتصادی کشور مطلوب نیست و ساخت این واحدها از جمله مواردی است که می تواند به گزینه های انتخابی خریداران مسکن تنوع بخشد.
وی با تاکید بر اینکه دولت باید برای پاسخ به نیاز مسکن سیاست صنعتی سازی و سرعتی سازی را در دستور کار قرار دهد می افزاید: به نظر می رسد اگر قیمت زمین را از طرح ساخت مسکن حذف کنیم (همان طورکه در طرح مسکن مهرانجام و در مسکن ملی هم این داستان دنبال شد)، و نیز استفاده از تکنولوژی های نوین، می توانیم مشکل ساخت مسکن را تا حدود زیادی رفع نمائیم
وی یاداور می شود: در کشور مخترعین و مبتکرین زیادی داریم که قادرند با مصالح بومی و بر اساس فرهنگ ایرانی و اسلامی و مقررات ملی ساختمان منازل مسکونی مناسبی احداث کنند ولی باید اجازه یابند واحدهایی را به عنوان نمونه ساخته و در اختیار عموم قرار دهند. همین طور باید اجازه داده شود تا اپارتمان های کوچک متراژ ارزان قیمت هم احداث شده و به متقاضیان واگذار شود. ساخت 1800 واحد در شهر چند میلیون نفری تهران خطری را برای جامعه و فرهنگ ایجاد نمی کند. فقط کافی است قدری نگاه ها را تغییر داد، ترس ها را کنار گذاشت و با قدرت به پیش رفت تا بتوان از بحران مسکن عبور کرد.
خانه هایی بدون رعایت الگوهای اسلامی ساختمان سازی
اما سید محمد منان رئیسی درباره احداث واحدهای ۲۵ متری به سه نکته اشاره می کند. به گفته وی، در هر کدام از این واحدها، فقط ۲ نفر (یک زوج بدون فرزند) ساکن شود تراکم این پروژه برابر خواهد شد با ۳۲۷۲ نفر در هکتار! چنین تراکمی، بیش از ۶۰ برابر تراکم فعلی شهر لندن و یا بیش از ۵۰ برابر تراکم فعلی شهر توکیو و یا حتی بیش از ۲۰ برابر تراکم فعلی همین شهر تهران است!
بر اساس آنچه رئیسی می گوید: طبق پژوهشهای معتبر، منطقه ۱۹ تهران به شدت درگیر مشکل فرونشست زمین است و طبق برخی آمار، سالیانه حتی تا ۳۰ سانتی متر فرونشست در این منطقه گزارش شده است. چنین بارگذاری متراکمی در چنین منطقهای جای دست مریزاد به متولیان و صادرکنندگان مجوز برای چنین پروژه ای دارد. به اعتقاد این کارشناس معماری و شهرسازی با این دست فرمان و با صدور مجوز و حمایت از احداث لانه های ۲۵ متری، تهران حتی به الگوی هنگ کنگ و امثال هنگ کنگ هم تبدیل نخواهد شد تا چه رسد به الگوی جهان اسلام.
چرایی کوچک شدن خانهها در نظام سرمایهداری
وی درباره چرایی کوچک شدن خانهها در نظام سرمایهداری می گوید: سرمایهدار ترجیح میدهد انبوهی از جمعیت در وسعتی محدود متمرکز شوند تا انباشت سرمایه و بهرهوری بیشتری برایش حاصل شود. هرچه شهر متراکمتر، انباشت سرمایه بیشتر و سود بیشتر. نتیجه؟ به هم خوردن تعادل میان عرضه و تقاضا در بازار مسکن به دلیل تمرکز بیش از حد جمعیت در وسعتی محدود؛ و به تبعش افزایش قیمت مسکن و نتیجتا کوچکتر شدن مستمر قطعات تفکیکی زمین و مسکن به دلیل افزایش مستمر ارزش آن. اما این همه ماجرا نیست؛ سکانس دوم این است که وقتی مسکن به عنوان نیاز ضروری هر خانواده، ماهیت سرمایهای پیدا کرد و ارزشش روزافزون شد دیگر به سهولت در دسترس اکثریت جامعه قرار نمیگیرد. در چنین وضعی، گریزی نیست از آنکه زن هم دوشادوش مردش کار کند تا بتواند کمکی باشد برای تامین هزینههای سرسام آور سکونت. لذا زن از خانه به کارخانه کشانده میشود تا معامله برد-برد برای سرمایهدار شکل بگیرد؛ هم با تراکم و تمرکز بیش از حد جمعیت در پهنهای محدود، به انباشت سرمایه و سود بیشتری دست یافته و هم با کشاندن زن به کارخانه، به نیروی کار ارزانتری دست یافته؛ دو سر برد برای او و دو سر باخت برای ما.
نظر شما